زانیار خسروی چراغای شهر

چراغای شهر امشب واسه من و تو روشنه

حسش میکنی نبضم واسه توئه که میزنه

نگم از چشات یه دنیاست انگار زیر نور شمع

تقصیر توئه یه کاری میکنی که دیوونه شم

راه بیا با من جون میگیرم با تو تو هر قدم

تو بهونمی تا اینجای راهو که اومدم

اسممو بگو با صدات شنیدنی میشه

نذاری بری بی تو دنیا بی معنی میشه

دست منو بگیر که آتیشه دلم

میترسم از روزی که واست عادی شه دلم

آتیشه دلم تو میدونی خودت احساس منو

کیه که به دیوونگی نشناسه منو احساس منو

چراغای شهر امشب واسه من و تو روشنه

نگم از چشات یه دنیاست انگار زیر نور شمع

تقصیر توئه یه کاری میکنی که دیوونه شم